جدول جو
جدول جو

معنی شیطانی شدن - جستجوی لغت در جدول جو

شیطانی شدن
(خِ / خَ وَ دَ)
در تداول عامه، احتلام. محتلم گشتن. حلم. خواب دیدن. جنب شدن در خواب. محتلم شدن در خواب، و آن بیشتر پسران را دست دهد. (یادداشت مؤلف). کنایه از محتلم شدن است. (آنندراج) :
ز بس که طبع من از عیش دهر مجتنب است
نمی شوم به عروس زمانه شیطانی.
ملاطغرا (از آنندراج).
خاطر من که به هر بطن دو عیسی زاید
حیف باشد که به هر فکر شود شیطانی.
حکیم شفایی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
شیطانی شدن
شوس دادن در خواب هرماسی شدن
تصویری از شیطانی شدن
تصویر شیطانی شدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خِ / خَ پِ کَ دَ)
شیطنت نمودن (طفل). شوخی و ناآرامی کردن بچه. شیطنت. درجستن و فروجستن و دویدن و فریاد کردن کودک چنانکه طبع کودک است. بازیهای پر داد و فریاد کردن بچه. (یادداشت مؤلف) ، محتلم کردن. جنب ساختن:
گر عروس فکر بکرم چهره بنماید به خواب
جبرئیل عقل را درلحظه شیطانی کنم.
ملا فوقی یزدی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اَ دَ کَ / کِ شَ دَ / دِ)
شیطان شکننده. آنکه شیطان را بشکند و شکست دهد:
مهدی دجال کش آدم شیطان شکن
موسی دریاشکاف احمد جبریل دم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیطانی کردن
تصویر شیطانی کردن
بازیگوشی کردن هرماسی کردن
فرهنگ لغت هوشیار